کیان مهر عزیزمکیان مهر عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

فرشته ای در کنارم

برای فرشته ام در تاریخ3/9/91

1391/10/3 9:57
نویسنده : مامان یاسی
305 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشکل مامان.

مامانی میخوام وقتی اومدی و بزرگ شدی اینجا و این نوشته هارو بهت نشون بدم تا از اوضاع و احوال مامان بابایی قبل از اومدنتم خبر داشته باشی .

برات یکم از چند وقت قبل میکنم من وقتی اومدم اینجا یعنی توی کلبه عاشقانمون 23سالم بود تازه از مادر جون اینا جدا شده بودم میدونی که اونا خیلی از اینجا دورن من خیلی خیلی دوسشون دارم اون اوایل خیلی دلتنگی میکردم بعد یه سال از بابایی خواهش کردم که بچه بیاریم و منم از تنهایی در بیام اما بابایی میگفت فعلا برای ما خیلی زوده باید پولامونو جمع کنیمو همه چیزو برای کوچولومون اماده کنیم که راحت راحت باشه و اصرار های من فایده ای نداشت و ما دو سال تنها موندیم تا اینکه عید امسال با بایی حرف زدمو اونم قبول کرد.من کلی برنامه واسه اومدنت داشتم رفتم دکتر و مشاوره تا اینکه همه چیز اماده شد واسه اومدنت هم مامانی و هم بابایی سالم بودیمو اماده.اما الان چند ماهی میشه که چشم انتظار تو هستیم .مامانی چرا نمیای ؟من خیلی کلافه هستم همیشه باهات حرف میزنم برات نقاشی های خوشکل میکشم برات وسیله میخرم همیشه خوابتو میبینم باور کم همیشه میبینم که کنار منی و زندگی مارو خیلی خیلی قشنگ تر کردی.برات کلی برنامه دارم عزیزم قول میدم بهت اینجا خوش بگذره.مگه خدای خوبو مهربون بهت نگفت که منم اندازه اون عاشقتم؟مگه نگفت مامانی مواظبته؟پس چرا نگرانی پس چرا نمیای؟خدایا به فرشته من بگو خیلی دوسش دارم خیلی خیلی جاش پیشم خالیه خدایااااااااااا بهم ارامش بده خدای خوبم بهم ارامش بده تا تحمل نبودنشو داشته باشم.

 

اخ که چقدر دوست دارم بیای و من اینجوری صدای قلبت که صدای زندگی منه رو گوش بدم

 

قربونت برم........................................بیا

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)