کیان مهر عزیزمکیان مهر عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

فرشته ای در کنارم

شیطونک مامان سلااااام

1393/9/4 12:21
نویسنده : مامان یاسی
813 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام فزشته ی خونمون

مامان به قربونت

این روزها هیچ وقتی برای من نذاشتی حسابی مامانی هستی و مدام چسبیدی بهم هیچ وقت فکر نمیکردم روزی برسه که منو تو مثل دوقولوهای بهم چسبیده باشیم همیشه بهم چسبیدی حتی غإا درست کردنم دیگه یکدستی شده.امروز که بابا داشت میرفت لباساتو اوردی و لج اوردی که همراهش بری بابایی هم دلش سوخت و منم که همه میگفتن کاری کن کمتر بهت وابسطه بشه دلمو زدم به دریا هو فرستادم با باابا رفتی.البته خیالم جمعه که مامانم بابایی هست و حواتو داره اومد تند تند از کارای بامزه ای که انجام میدی برات بنویسم این روزا همیشه میری کنار بخاری و گاز و میگی این بوفه.اینقدر بامزه میگی که دلم قنج میره/بابا مامان گفتنتم یادت رفته نمیدونم چرا گیر دادی و  همیشه میگی همه همه همه فقط همینو میگی بعضی وقتا هم میگی این چیه این کیه؟

بازم مثل قبل و شایدم بیشتر از قبل گاز میگیری و مو کشیدنم بهش اضافه شده وقتایی که باهات بازی میکنم و إوق زده میشی گازم میگیری و وقتی میخوای بوسم کنی موهامو میکشی.

یه چند وقتی بود که ما حتی شبها هم خواب نداشتیم و یکسره گریه میکردی به خاطر دندون در اوردنت بود اخه خیلی سریع و پشت سر هم در اوردی تقریبا الان همه رو در اوردی بجز چهار تا ی اخری از هم سن و سالات خیلی زودتر دندونات در اومد اما چون سنت کم بود تحمل دردش برات سخت بود واقعا و حسابی اإیت شدی و تب میکردی.وقتی رفتیم شمال با مادر جووون خیلی جور شدی و کمتر بهم میچسبیدی مادر جونم حسابی نازتو میکشید گلم.

منو بابا عاشقانه دوستت داریم ببخش که وقت نمیکنم بیام و برات بیشتر بنویسم.

داشتنت

حس خوب زندگی

بودنت

برق چشمان پدر

و تکرار منظم تپش قلب مادر

خدای مهربان را

هزاران بار سپاسگزارم

برای بودنت

برای داشتنت

و شکر شکر شکر

برای همه ی خوبی هایت

مهربانی هایت

برای شنیدن قهقهه بی ریای خنده هایت در خانه

برای شنیدن صدای پایت در هر گوشه

پسرم

تئ که نعمت بی نظیر خدایی

عاشقانه دوست میدارمت

 

 

 

کیان مهر عزیزم تا این لحظه ، 1 سال و 3 ماه و 12 روز سن دارد :.

پسندها (1)

نظرات (6)

شیمـا مـامـی رادیـن
4 آذر 93 18:13
عزیزمممممممم ماشالا چقدر بزرگ شده گل پسرمون خدا حفظش کنه
مامان امیرعلی
9 آذر 93 12:57
مامانی خیلی دیر به دیر میای ماشالله چقدر گل پسر بزرگ شده ، ما ندیده بودیمش چقدر کارهای جدید یاد گرفته به ما نگفتی
مامان نفیسه
19 آذر 93 9:36
سلام یاسی جونم منم نفیسه تو وبلاگ دخترم حلما لینک تون کردم. خوشحال میشم شما هم افتخار بدین و ما رو لینک کنید
مامان نفیسه
1 دی 93 10:42
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم خیلی خوشحالم که مجددا مادر شدی بخدا مو به تنم سیخ شد منم خیلی دلم میخواد زودتری دومی گیرم بیاد البته اگه خدا بخواد برام دعا کن ایشالا که بسلامتی این دوران شیرین بارداری بگذره و فرشته کوچولوت رو بغل کنی واقعا خوشحالم برات خدا کمکت میکنه عزیزم نگران نباش خیلی مواظب خودت و جوجوی تو دلت باش خیلی بوووووووووووووووووووووووووووووس
هنرمند
15 بهمن 93 17:58
سلام استاد همشهری مطالب بسیار زیبایی داری بسیار می پسندم با افتخار منتظر حضورتون هستم
هنرمند
15 بهمن 93 17:59
سلام خدا این نازنین پسر رو براتون نگه داره هزار ماشا الله