کیان مهر عزیزمکیان مهر عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

فرشته ای در کنارم

واکسن شش ماهگی پسر گلم

1392/11/26 12:34
نویسنده : مامان یاسی
962 بازدید
اشتراک گذاری

فرزندم:

پسرم:

کیانمهرم: حالا که به لطف دائمیش میشود این "میم"نازنین و دوست داشتنی را کنار اسمت بنشانم و همه ی تعلقم را به تو و به روزگارت در همان یک حرف نابش خلاصه کنم.حس قریبی در وجودم می دود و مرا می رساند به مرزی که رهایی از سرزمینش ممکن نیست....

امان از این "میم" ی که همزمان محصورم میکنید

محدودم میکند

به اوجم میبرد و بر میگرداند

شاکیم میکند شاکرم می سازد

می شود تنها بهانه ی زندگی

دلیلی برای ادامه ی بندگی

کج خلقم میکند

به سر ذوقم می آورد

و مادرم میکند.......

پسرک آمده ام که قولی بگیرم و بروم

بروم برای مدارا با همان حس های هر  روزه و جدیدی که آن حرف الفبا برایم به ارمغان اورده لطفا.

لطفا

لطفا یادت بماند

از یاد نبری

همان"میم"وقتی کنار مادرانگیم برای تو می نشیند

تنها یک خواسته دارد

همیشه و همیشه و همیشه

بی تعلق به رخدادی که برسد

بی ارتباط با اتفاق های نیامده

همین "میم" نشسته در اسمم

دوستت خواهد داشت و آغوشش برای به بر کشیدنت باز خواهد ماند

همین جا نشسته است

مثل همه ی مادرها...دست به دعا و دل وا پس

مرا مادرم صدا کن.....تا حس قشنگ مادر تو بودن و مادرانگی کردن شاکر بودنم به درگاهش را به کمال برساند

ممنون پسرم

سلام نقل و نبات مامانی مامان به فدای خنده ها و عشوه ها وشیطنتات برم عاشقتم هر لحظه بیشتر از لحظه ی قبل وقتی حتی میخوابی نمیتونم ازت چشم بردارم برم سراغ کارای خونه.

 بهمن21 واکسن 6 ماهگیتو زدیم مامانی جون.مثل یه مرد قوی بودی و گریه نکردی خدارو شکر سر حال بودی تب نکردی و فقط یه بار بهت قطره دادم اروم بودی و برعکس روزای قبل بهونه نمیگرفتی.دردت به جونم فکر کنم درد داشتی.خداروشکر که الان خوبو سرحالی و حسابی شیطونی میکنی.دیروز برای اولین بار با روروئک جلو رفتی اخه فقط عقب عقب میرفتی البته باید جلوت بشینم و تشویقت کنم بعدا به سمتم میای فدات بشم فقط برای رسیدن به من جلو جلو میری .عاشقتم پسرکم.بغل همه به جز من شدیدا گریه میکنی پسرک مامانیه خودمی دیگه الانم بغلمی و داد میزنی و محکم میزنی به میز و اجازه نمیدی که بنویسم دوستت دارم مامانی جون بووووووووووس

کیان مهر عزیزم تا این لحظه ، 6 ماه و 2 روز و 12 ساعت و 32 دقیقه و 8 ثانیه سن دارد :.

پسندها (3)

نظرات (12)

ازاده مامان آرتین
29 بهمن 92 23:25
عزیزم 6 ماهگیت مبارک خاله جون-آفرین پسر زرنگ دیگه کم کم داری راه میافتی- -ممنون یاسمن جون که بهمون سر میزنی
مامان یاسی
پاسخ
قربونت برم وظیفمه عزیزم
شیما
30 بهمن 92 16:00
یاسی جوووووون چقدررررررررررر قشنگ نوشتییییییییییی
مامان یاسی
پاسخ
قربونت عزيزم
رضوان مامان رادین
2 اسفند 92 0:54
6 ماهگیت مبارک پسر خوشگل خالهانشاا.. 160 سالگیتو جشن بگیری فرشته کوچولوووو
خاله سوسکه
4 اسفند 92 9:33
سلام عسل خاله چقدر خوشگل وناز ومرد شدی فدای تو شیرین عسل مامان یاسی تولدت مبارک هرچند دیر ولی صدساله باشی سایه ات بالای سر زندگی وفرزندت باشه
رضوان مامان رادین
11 اسفند 92 10:55
خداا را شکر پروژه واکسن 6 ماهگی هم تموم شد...میتونی یه نفس راحتی بکشی خانومی...خدا حفظش کنه کیانمهر عسلو
مامان یاسی
پاسخ
مرسی رضوان جونم
الی
15 اسفند 92 11:12
ایشالا خدا همیشه پسرتو سالم نگه داره برات
زهرا
19 اسفند 92 22:40
سلام خانم هنرمند اتفاقی به وبلاگ شما سر زدم . هزار ما شاء الله خیلی هنرمندی خوش به حال همسرتان . حالا هم آمدم وبلاگ پسر گلت رو ببینم هزار ما شاء الله همیشه سلامت باشه و در کنار هم خوش باشید . موفق باشی.
مامان یاسی
پاسخ
مرسی دوست خوبم خوش اومدی
شیما
26 اسفند 92 18:38
یاسی جون خوبیییییییییی پسملی نازت خوبههههههههه خیلی وقته نیومدی هاااااااااا میخواستم سال نو رو پیشاپیش تبریک بگم ایشالا سالی پر از خیر و برکت رو سلامتی داشته باشید
مامان یاسی
پاسخ
قربونت برم شیما جونم مرسی ببخش دیگه نمیشه زودتر بیام
مرمر مامی کسرا کوچولو
1 فروردین 93 10:07
نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست اگر چه کوتاهترین شبش یلدا باشد . . .
مرمر مامی کسرا کوچولو
1 فروردین 93 10:07
سال خوشی رو براتون آرزو میکنم یاسی جون...
مامان یاسی
پاسخ
واقعا ممنونم منم همینطور
مامان مهسا و معین
2 فروردین 93 10:31
زلال ترین شبنــم شــادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت بلکه برای فردای هر روزت عیدت مبارک
مامان یاسی
پاسخ
عید شمام مبارک دوست خوبم
mozhde
28 فروردین 93 19:32
ch niniye nazi
مامان یاسی
پاسخ
فدات بشم